دکتر چارلز پاکستون از دانشگاه سنتاندروز و آدریان شاین از پروژه دریاچه نس در مطالعه اخیر خود، شیوع این تصویرسازیهای هیولای لاکنس و دیگر هیولاهای موجدار را در مقایسه با نوع چیزهایی که مردم ادعا میکنند دیدهاند، بررسی کردن کردند. آنها دریافتند که حدود ۲۵ تا ۳۵ درصد تمام کارتپستالهای هیولای لاکنس تصویری از موجودی با بدن حلقهای نشان میدهند.
بااینحال، کسانی که ادعا کردهاند هیولای لاکنس را دیدهاند، به ندرت از وجود حلقهها یا حتی کوهانها ریپورت دادهاند. در واقع تنها ۱٫۵ درصد ریپورتهای لاکنس شامل توصیف حلقهها یا کوهانها است. این امر نشان میدهد که شاهدان تحت تأثیر سنتهای بصری مرتبط با این موجود قرار نگرفتهاند. پاکستون و شاین در مقاله خود مینویسند:
نتایج نشان میدهد که حداقل ۱ تا ۳ درصد ریپورتهای مربوط به موجودات آبزی در آبهای شیرین (اگر فقط «قوس» و «حلقه» را در نظر بگیریم) باید به عنوان برداشت نادرست (یعنی شاهدان چیزی را ریپورت میکنند که واقعاً ندیدهاند) یا نمایانگر کذب کامل تلقی شوند.
نتیجهی فوق زمانی که بحث تأثیرات فرهنگی بر مشاهدات فرضی هیولاها مطرح میشود، بسیار مهم است. مطالعات قبلی نشان دادهاند که نحوه تصویرسازی رسانهای یا سایر اشکال بازنمایی محبوب، تأثیر زیادی بر نحوه «تجربه» یا درک مردم دارد. به عبارتی دیگر، اگر انتظار داشته باشید هیولایی مارمانند و موجدار را در دریاچه اسکاتلند ببینید، احتمالاً همین را خواهید دید؛ اما به نظر نمیرسد این موضوع دربارهی هیولای لاکنس صدق کند. نویسندگان میگویند:
بنابراین حداقل دربارهی هیولای لاکنس واقعیت فیزیکی زیرساختی برای ریپورتهای مردمی هست. آیا این بدان معناست که مردم واقعاً موجود ناشناختهای را در دریاچه میبینند؟ پاکستون در این باره قانع نشده است و میگوید احتمال بیشتری دارد که مردم چیزهای مختلفی مثل پرندگان، رد امواج، سایهها، سطوح براق ناشی از باد، گیاهان شناور و قایقهای دوردست را ببینند. در نهایت، آنها اشیاء نامشخص را به اشتباه به عنوان هیولا میبینند؛ زیرا انتظار دیدن چیزی را دارند، اما ممکن است آن چیز بدن حلقهای نداشته باشد.
یافتههای پژوهش در مجله Endeavour منتشر شده است.