داستان بازی نقطهی شروع ماجراجویی است. شما وارد جهانی میشوید که نیروهای متعددی برای سلطه بر آن رقابت میکنند و هر گروه قهرمانان خاص خود را دارد. روایت بازی از همان ابتدا با معرفی جناحها و جهان آغاز میشود، اما خیلی زود متوجه خواهید شد که بار اصلی تجربه بر دوش گیمپلی گذاشته شده است و داستان بیشتر در حد مقدمهای برای درگیر شدن شما با مراحل و مبارزات عمل میکند. مأموریتهای اصلی کمپین طیف متنوعی از فعالیتها را شامل میشوند: از نبردهای مستقیم و تصرف بناهای مشخص تا رویارویی با رئیسهای قدرتمند. این تنوع ساختاری سبب میشود در سطح طراحی مراحل کمتر احساس تکرار کنید. با این حال، روایت در بسیاری از مواقع فراتر از توضیحات میانپردهای نمیرود و شخصیتها عمق چندانی پیدا نمیکنند. همین مسئله باعث میشود بازیکن ارتباط عاطفی کمتری با داستان برقرار کند و انگیزهی اصلی او برای ادامه دادنی مراحل، بیشتر کشف مکانیکهای تازه یا آزمایش ترکیبهای جدید تیمی باشد تا پیگیری یک خط روایی پرکشش.
با وجود ضعفهای داستانی، نقطهی قوت اساسی بازی در تنوع قهرمانها و سیستم شخصیسازی آنها نهفته است. Skygard Arena در مجموع ۱۰ قهرمان متفاوت دارد که هر کد برنامهام دارای دو Persona یا سبک مبارزهی منحصر به فرد هستند. این ویژگی به تنهایی حجم عظیمی از تنوع را به گیمپلی تزریق میکند. وقتی Relicها و تواناییهای غیرفعال متنوع را هم در نظر بگیریم، میبینیم بازیکن تقریباً هیچگاه محدود به یک استراتژی از پیش تعیینشده نمیشود. هر ترکیب تیمی میتواند حس و حال متفاوتی ایجاد کند؛ تیمی با تمرکز بر کنترل میدان و تضعیف دشمن یا ترکیبی تهاجمی که همهچیز را بر حملات سنگین استوار کرده است. این امکان برای تغییر مداوم رویکرد تاکتیکی یکی از همان ویژگیهایی است که باعث میشود Skygard Arena در میان آثار مشابه خود بدرخشد.