محققان اسپانیایی در یک مطالعه جدید هشدار دادهاند که مصرف طولانیمدت شیرینکننده مصنوعی آسپارتام، که در نوشابههای رژیمی و نیز کالاهای مانند آدامس یافت میشود، ممکن است سلامت قلب و مغز را به خطر بیندازد.
طبق ریپورتها، این ماده که شیرینی آن حدود ۲۰۰ برابر شکر معمولی است و کالری کمی دارد، سالهاست بهعنوان جایگزینی برای کاهش مصرف قند و کنترل وزن استفاده میشود، اما تحقیقات جدید نشان میدهد که حتی مصرف در دوزهای پایین نیز میتواند عوارض جانبی مهمی داشته باشد.
خطرات آسپارتام برای قلب و مغز
در مطالعهای که توسط محققان مرکز همکاریهای تحقیقاتی در زمینه مواد زیستی در سن سباستین بر روی موشها انجام شد، حیوانات به مدت یک سال در معرض دوزی معادل ۷ میلیگرم آسپارتام به ازای هر کیلوگرم وزن بدن قرار گرفتند؛ این میزان حدود یکششم حداکثر دوز روزانه توصیهشده برای انسانها توسط سازمان جهانی بهداشت، آژانس دارویی اروپا و FDA آمریکا است.
نتایج نشان داد که مصرف آسپارتام موجب کاهش چربی بدن به میزان حدود ۲۰ درصد میشود، اما همزمان با این کاهش، تغییرات پاتوفیزیولوژیک در قلب و مغز دیدن شد. بهطور مشخص، موشها نشانههایی از افزایش خفیف حجم عضله قلب (هیپرتروفی قلبی) و کاهش عملکرد شناختی داشتند و توان لاگآوتی قلب در بطن چپ و راست به ترتیب ۲۶ و ۲۰ درصد کاهش یافت. ضخامت عضله میانی قلب نیز حدود ۲۵ درصد کاهش پیدا کرد و تغییرات رفتاری و مغزی دیدن شد.

محققان در مقاله خود در مجله Biomedicine & Pharmacotherapy تأکید کردند که این یافتهها نشان میدهد حتی دوزهای مجاز آسپارتام میتوانند عملکرد اندامهای حیاتی را تحت تأثیر قرار دهند و باید که محدودیتهای ایمنی مصرف برای انسانها مورد بازبینی قرار گیرد. آنها افزودند که این نتایج با دادههای گستردهای شامل تصویربرداری عملکردی و مولکولی، آزمایشهای شناختی و اندازهگیریهای فیزیولوژیک بهدست آمده و اولین مطالعه طولانیمدت است که اثرات مزمن مصرف آسپارتام را دقیق بررسی کردن کرده است.
بااینحال، انجمن بینالمللی شیرینکنندهها (ISA) با احتیاط نسبت به تعمیم مستقیم این نتایج به انسانها هشدار داد و اشاره کرد که تفاوتهای فیزیولوژیک کلیدی بین انسان و موش، ازجمله متابولیسم، طول عمر، فیزیولوژی قلب و مصرف انرژی مغز، محدودیتهایی در تفسیر مستقیم ایجاد میکند. نیز تحقیقات انسانی نشان دادهاند که آسپارتام و دیگر شیرینکنندههای کمکالری بهتنهایی وزن بدن را کاهش نمیدهند و اثرات دیدنشده در موشها ممکن است با فرایند طبیعی پیری هم مرتبط باشد.













