در همین حال، نظریه فیلیپ هافمن، تاریخنگار اقتصادی، درباره این که چرا اروپا حدود سال ۱۵۰۰ جهش کرد و در مقیاس و نفوذ اجتماعی از دیگر مناطق پیشی گرفت، نسبتاً بدون تغییر باقی مانده است.
هافمن رشد سریع اروپا را ناشی از توانایی آن در پذیرش و حفظ تغییرات فناوری سریع بهویژه در زمینه سلاحهای باروتی و کشتیهای دریانوردی به حساب میآورد. تورچین با این دیدگاه موافق است، اما اضافه میکند که این پیشرفتهای فناورانه تحت تأثیر فشار ناشی از مرزهای استپ شکل گرفت و دلیل اصلی پیشرفت این فناوریها فشار و تهدیدی بود که از مرزهای دشتهای پهناور بر جوامع اروپایی وارد میشد؛ یعنی رقابت و تهدید نظامی باعث شد اروپا فناوریهای جدید را سریعتر توسعه دهد.
البته، همه نظریهها آرام و بیسر و صدا به «گورستان گسترده نظریهها» که تورچین برای آنها ساخته، نرفتهاند و برخی جنجال برانگیز شدهاند. در سال ۲۰۱۹، تورچین و گروهش ریپورتی منتشر کردند که نشان میداد بیشتر رشد و پیچیدگی جوامع پیش از ظهور دینهایی که بر اخلاق و ارزشها تأکید میکردند، رخ داده است. این دیدگاه با نظر برخی پژوهشگران فرهنگی مانند جوزف هنریش و ادوارد اسلینگرلند در تضاد بود که معتقد بودند دینهای اخلاقمحور عامل اصلی حرکت جوامع به سمت پیچیدگی بودهاند.
تورچین بهعنوان زیستشناسی که پیشگام روش تازه برای بررسی کردن گذشته است، انتظار منازعات و اختلافنظرها را دارد. او بر رویکردی بینرشتهای تأکید دارد، منتقدان خود را به همکاری دعوت میکند و شواهد زیادی ارائه کرده که نشان میدهد آماده است نظریههای خودش را نیز به چالش بکشد.
او در کتاب خود فضای زیادی را به یافتهای که در سال ۲۰۲۰ توسط جایوئون شین، ریاضیدان دانشگاه رایس در هیوستون، تگزاس و همکارانش ریپورت شد، اختصاص میدهد. این پژوهش نشان داد که اندازه جامعه و توانایی محاسباتی آن، یعنی روشهایی که اطلاعات را پردازش میکند، از سیستمهای اداری گرفته تا فناوریها، یکد برنامهیگر را تقویت میکنند. تورچین قبلاً به این بینش توجه نکرده بود.
تورچین در کتاب خود موضوع را با جزئیات بیشتری بررسی کردن کرده و از معادلات ریاضی هم استفاده کرده است تا روش کارش شفافتر شود. اما همین شفافیت و ریاضیمحور بودن کار، احتمالاً بیشتر تاریخنگاران سنتی را که تاکنون با ایدههای او موافق نبودهاند، دورتر و منتقدتر میکند.
تورچین بر این باور است که بسیاری از تاریخنگاران سنتی هنوز تحت تأثیر تلاشهای غیرعلمی قرن نوزدهم برای یافتن «قوانین تاریخ» هستند. نمونههایی از این تلاشها شامل داروینیسم اجتماعی است که ایده «بقای اصلح» را به جوامع انسانی تعمیم میدهد و نظریههایی که میگویند جوامع باید از مراحل ثابت و از پیش تعیینشده عبور کنند تا تکامل یابند، ایدههایی هستند که مدتها پیش رد شدهاند. به نظر تورچین، این پیشداوریهای تاریخی باعث شدهاند آنها با استفاده از روشهای کمی و علمی جدید، مانند دادهکاوی و مدلسازی، مخالفت کنند.
شرایط مطالعه جوامع و سیستمهای پیچیده از گذشته بسیار متفاوت شده است. امروز پژوهشگران میدانند که سیستمهای پیچیدهای مانند گروههای اجتماعی حیوانات، بازارهای مالی یا جوامع انسانی تحت تأثیر نظرهای متقابل قرار دارند و همین امر باعث میشود رفتار آنها غیرخطی و حتی تا حدی آشوبناک باشد؛ یعنی تغییرات کوچک میتوانند نوتیفیکیشندهای بزرگ و غیرقابل پیشبینی ایجاد کنند.
تورچین اشاره میکند که در دنیای امروز، پذیرش محدودیتها و استفاده از روشهای علمی دقیق، نشانه دانشمندی است و عدم پذیرش آن اغلب به اشتباهی شناختی و اشتباه در قضاوت منجر میشود.