به نظر میرسد تنوع در سبک معماری سازهها که برای یک سکونتگاه واحد غیرمعمول است، نشاندهندهی حضور گروههای مختلفی باشد که برای شرکت در مراسم به این مکان سفر میکردند و سنتهای خود را با میآوردند. در واقع، بحران اقلیمی و اجتماعی ساختارهای پیشین را از بین برد، اما منطقه را بهطور کامل تخلیه نکرد.
در حالی که اقلیم خشکتر ممکن است ساختار اجتماعی و سیاسی شام در دوران مسسنگی پایانی را بازآفرینی کرده باشد، مردم را بهطور کامل از منطقه بیرون نکرد. برخی مناطق دچار کاهش شدید جمعیت یا حتی خالی از سکنه شدند، اما در نهایت مردم راهی برای ادامه دادن زندگی یافتند.
کرنر میافزاید مردم مجبور بودند مکانیزمهایی برای مواجهه با وضعیتی پیدا کنند که ارزشها و الگوهای رفتاری سنتی دیگر کارساز نبودند. بنابراین، راههای جدیدی برای سازماندهی زندگی و مرگ لازم بود.
امروزه جزئیات وقایع و نحوهی هماهنگی مردم هنوز آشکار نشده است و پس از هزاران سال، شاید هرگز نتوانیم بهطور کامل درک کنیم که در مورایغات چه گذشته است، اما این محوطهی باستانشناسی ارزشمند در اردن میتواند نشان دهد مردم باستانی چگونه با چنین آشوبها و بحرانهایی کنار آمدهاند.
پژوهشگران در نهایت میگویند: «به باور ما، مورایغات دیدگاههای جذابی دربارهی چگونگی مواجهه جوامع اولیه با بحرانهای شدید با ساختن بناهای مشترک، تعریف دوبارهی نقشهای اجتماعی و ایجاد اشکال تازه در جامعه ارائه میدهد.»
پژوهش در مجله Levant منتشر شده است.













