از طرف دیگر سیگنالهای الکتریکی بهشدت در برابر تداخل الکترومغناطیسی آسیبپذیرند. عبور یک کابل برق یا حتی امواج رادیویی محیط میتواند کیفیت سیگنال را بر هم بزند و دادهها را مخدوش کند؛ شبیه به اینکه بخواهید در میان هیاهوی یک سالن شلوغ، به زمزمهی کسی گوش دهید.
فیبر نوری با استفاده از فوتونها به جای الکترونها، شتاب و ظرفیت ارتباطات را به سطحی بالاتر میرساند
فیبر نوری با جایگزینکردن فوتونها (ذرات نور) بهجای الکترونها، عملاً محدودیتهای کابلهای مسی را کنار میزند. فوتونها مقاومت الکتریکی را تجربه نمیکنند و در محیطی شفاف مانند شیشهی خالص میتوانند تقریباً بدون اتلاف انرژی حرکت کنند.
علاوه بر این نور تحتتأثیر میدانهای الکترومغناطیسی هم قرار نمیگیرد، بنابراین مشکل تداخل نیز وجود نخواهد داشت. این ویژگیها به سیگنالهای نوری اجازه میدهد تا دهها کیلومتر را بدون نیاز به تقویت طی کنند، درحالیکه سیگنالهای الکتریکی در کابلهای مسی پس از چند کیلومتر نیازمند تقویتکننده هستند.
همین گذار بنیادین از الکتریسیته به نور، ظرفیت و شتاب انتقال اطلاعات را به شکلی باورنکردنی افزایش داد.
بازتابش کلی داخلی: راز به دام انداختن نور
آنچه انتقال نور در فیبر نوری را ممکن میسازد، تنها خود نور نیست، بلکه شیوهی هدایت آن است. اگر چراغقوهای را در یک اتاق روشن کنید، پرتوهای آن در همه جهات پراکنده میشوند. اما درون یک کابل فیبر نوری، نور ناتوان است فرار کند.
پرتوها در مسیر خود بارها به دیوارهی هسته برخورد میکنند، اما بهجای خارجشدن، درون فیبر به جلو بازتاب میشوند و همین مسیر زیگزاگی به آنها اجازه میدهد کیلومترها راه را طی کنند، بدون آنکه انرژیشان از دست برود. این پدیده شگفتانگیز به لطف اصلی فیزیکی به نام «بازتابش کلی داخلی» (Total Internal Reflection) رخ میدهد؛ یک ترفند طبیعی فیزیک که نور را مانند یک هزارتوی آینهای بینقص، درون کابل به دام میاندازد.