از نظر روایتی، Towa سراغ داستانی آشنا و حتی میتوان گفت کلیشهای رفته است. وقایع بازی در مورد روستایی است که سالها زیر سایه خدایی که مردم او را میپرستند، در صبح و آرامش بوده است. با این حال ظهور ناگهانی نیرویی شیطانی، تاریکی و موجودات اهریمنی را به این سرزمین میآورد و اینجاست که شخصیت Towa باید با کمک هشت نگهبان قدرتمند، راهی سفری برای شکست دادن این نیروهای اهریمنی شود.
تقابل خیر و شر تقریبا سادهترین جنس داستانی است که میتوان در یک ویدیو گیم، فیلم یا هر اثر دیگری سراغ آن رفت. اما این، لزوما بهمعنی بیارزش بودن هر داستانی برآمده از این نوع تقابل نیست؛ چرا که هنر نویسندگان در خرید درست جزییات، میتواند حتی داستانی کلیشهای را هم در نهایت تبدیل به روایتی جذاب کند. در Towa، بار اصلی روایت داستان روی دوش شخصیتها گذاشته شده است. در روستایی که وقایع در آن در جریان هستند شاهد حضور کاراکترهای مختلفی هستیم که هرکد برنامهام، داستان و روایت خاص خودشان را دارند. از طرف دیگر و مهمترین از NPCها، هشت نگهبان درخت مقدس که شخصیتهای قابلبازی بهحساب میآیند، فقط مبارزی صرف نیستند و آنها هم هرکد برنامهام قصهای برای تعریف کردن و هویتی مشخص دارند.